احمدی نژاد حق ما نیست لیکن انرژی هسته ای، حق مسلم مردم ایران است

پس از فاجعه انتخابات تا کنون رسانه های برون مرزی مخالف کودتای انتخاباتی زیر کنترل امواج انحرافی غرب و اسراییل قرار گرفته و بجای تمرکز در خواسته واقعی مردم که همانا ریاست جمهوری مهندس موسوی بود به موضوعات مورد نظر آنها مشغول داشته شده اند. برای نمونه با بررسی دقیق رسانه های طرفدار جنبش(یا به ظاهرطرفدار) می بینیم که موضوعات داغ ارسالی به این رسانه چه از منابع شناخته شده و چه مشکوک موضوعات داغشان رسیدگی به سلاحهای اتمی همیشه وجود داشته. موضوعات رسیدگی به سلاحهای هسته ای ایران و موضوعات مربوط به اسراییل که خواسته های غرب و اسراییل است بسیار پررنگ و اهداف خردگرایان موج سبز در راهیابی برای حل بحران انتخابات کمرنگ و درهم نمایش می یابد، یا اخیرا برای نمونه دنبال ردپای کشتی هایی که چند تا اسلحه عتیقه ساخت ایران به حزب الله ارسال می شده است موضوع داغ این رسانه و تعدادی دیگر شده و مردم را نیز مشغول این موضوعات کرده اند و غرب هم معاملات صورت گرفته شده خود را با گروه احمدی نژاد و حجتیه در سفر متکی به واشنگتن انجام می دهد.

کشورهای غربی و اسراییل در ظاهر از جنبشهای آزادی خواهانه و خردگرایانه مردم ایران پشتیبانی می کنند ولی عملا دستشان در دست دولت واپسرگرا و خرافاتی «حجتیه» ای احمدی نژاد است.

اندیشمندان، خردگرایان و آزادیخواهان ایران آگاه باشند که اینبار نیز مانند همیشه دارند مورد سوء استفاده سیاستهای غرب و رسانه های فارسی زبان تحت کنترل اسراییل و شرکتهای نفتی قرار می گیرند، تا با استفاده از این جنبش مردمی دولت واپسگرای «حجتیه ای» احمدی نژاد را تضعیف کرده و از آن در سر میز مذاکرات «انرژی هسته ای» و «قراردادهای نفتی» به ضرر مردم ایران امتیازات استثماری را از آن خود نمایند.

اشتباه نکنیم! غربی ها هیچگاه فکر عوض کردن دولتهای واپسگرایی مانند دولت احمدی نژادها و جایگزینی دولتهای خردگرا و روشن اندیشی مانند دولت رییس جمهور موسوی نیستند زیرا گرفتن چنین امتیازات ننگینی از دولتهای بیسواد و بی تجربه ای مانند دولت احمدی نژاد برای آنها بسیار راحتتر است.

دول غربی با به رسمیت شناختن دولت غیر قانونی احمدی نژاد و ادامه روابط دیپلماتیک و نشستن سر میز مذاکرات با آنها، عملا این پشتیبانی را اثبات نموده و فقط در ظاهر و تبلیغات از برقراری دموکراسی در ایران حمایت می کنند.

این چندمین بار است که در تاریخ ایران این بلاها را بر سر ملت ایران آورده اند و از جنبشهای آزادیخواهانه ایرانیان فقط و فقط در جهت تضعیف دولتهای دیکتاتوری حاکم جهت رسیدن به منافع استعماری خود بهره برده اند.

بیایید اینبار انرژی خود را در خواسته های جنبش آزادیخواهانه خود را اولویت بندی کنیم و تحت تاثیر خبرهای رسانه های کنترل شده قرار نگیریم.
راهکاری ما:

۱- فشار به دولتهای غربی که ادعای پشتیبانی از مردم ایران دارند برای به رسمیت شناختن دیپلماتیکی دولت منتخب و خردگرای ایران به ریاست مهندس موسوی

۲- تلاش برای جلوگیری از تولید سلاح اتمی (نه انرژی اتمی) در ایران که البته با روی کار آمدن دولتی خردمند در ایران، مورد دوم خود به خود با مذاکرات سالم و دیپلماتیک محقق خواهد شد.

لطفا جای این دو الویت را عوض نکنیم. اول خواشته ما بعد خواسته بیگانگان. از تاریخ درس بگیریم و اینبار با تیزهوشی ایرانی خود از بازی خوردن توسط دول استعماری جلوگیری کنیم. آنها همیشه وقتی به خواسته های خود رسیدند خواسته ما را فراموش کردند.

به امید ایرانی آزاد با دولتی مقتدر و خردگرا

با سپاس

مزدک

صدها تن از سربازان وظیفه دوران دیکتاتوری پینوشه در صدد برملا کردن محل دفن اجساد کشتار دسته جمعی کودتای ۱۹۷۳ شده اند

امروز، ۱ نوامبر ۲۰۰۹

صدها تن از سربازان وظیفه سابق دوران ژنرال پینوشه ، پس از ۳۵ سال، در مقابل کاخ ریاست جمهوری شیلی گردهم آمدند.

این سربازان چندین سال است که می خواهند محل دفن اجساد و جزئیات شکنجه و کشتار کودتای ۱۹۷۳ که منجر به سرنگونی دولت رییس جمهور منتخب سالوادور آلنده در شیلی شد را برملا کنند لیکن این سربازان پیش از اینکه بخواهند به اینکار دست زنند، خواستار تضمین امنیت از دادگاههای دولت کنونی مبنی بر زندانی نکردن یا تنبیه آنها می باشد.

این سربازان که امروزه در سنین پیری می باشند از این وحشت دارند که به خاطر انتقام گیری از امرایی که به آنها دستور جنایت و کشتار داده شده تنبیه گردند. در زمانی آنها عهد کرده بودند که این اطلاعات را با خود به گور ببرند ولی اکنون این موضوع را به صورت یک وزنه سنگین روانی بر دوش خود دانسته و تعدادی نیز می خواهند با برملا کردن این کشتار بتوانند از مزایای درمانی-روانی و مزایای دیگر دولتی بهره مند شوند.

با سپاس

مزدک

درسی که دکتر عبدالله کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان از انتخابات ایران آموخت و هوشمندانه کناره گیری کرد

امروز ، روز اول نوامبر ۲۰۰۹، دکتر عبدالله در مصاحبه خود با شبکه خبری سی ان ان کناره گیری خود را از دور دوم انتخابات افغانستان رسما اعلام کرد. در حال حاضر آقای حامد کارزای در انتخابات دور دوم بدون رقیب مانده است. دکتر عبدالله خواستار برکناری رییس کمیسیون انتخابات و ناظرینی که بوسیله آقای کارزای رییس جمهور کنونی گزیده شده اند و همچنین ناظرینی که در دور اول انتخابات متهم به تقلب شده اند بود. آقای کارزای این پیشنهاد را نپذیرفته و تقلب ها و سو استفاده های کمیسیون انتخاباتی گمارده خود را نیز انکار کرده است.

آقای احمدی نژاد در ایران توانست با حضور افراد گمارده خود در کمیسیون ناظر بر انتخابات با کنترل بر اجرای انتخابات و تقلب خود را مجددا به پست ریاست جمهوری برساند. دکتر عبدالله از انتخابات ایران عبرت گرفته و با کناره گرفتن ، اجازه انجام چنین حرکاتی مانند احمدی نژاد را به حامد کارزای نداد. اکنون آقای کارزای ۲ راه در پیش دارد. یا می بایست به تنهایی انتخاباتی فرمایشی و تک نفره برگزار کند وبه رییس جمهوری ضعیفی مانند احمدی نژاد تبدیل گردد یا به خواسته های دکتر عبدلله تن در دهد. در هردو حالت برنده اصلی دکتر عبدالله خواهد بود.
دکتر عبدالله به خبر نگاران در کابل گفت "من میخواهم نمونه ای باشم برای اینده که هیچکس نتواند دوباره سعی کند که با تقلبات حقوق مردم افغانستان را پایمال کند"

دکتر عبدالله با کراوات و دستمال سبز در مصاحبه امروز خود با کریستسن امانپور کناره گیری خود را به طور مشروح بیان می نماید.
با سپاس
مزدک

http://edition.cnn.com/2009/WORLD/asiapcf/11/01/afghanistan.election/index.html

فرخ بلسرا (Freddie Mercuryفردی مرکوری) از هنرمندان پارسی تبار هند

"پارسی" های هند از اقوام زرتشتی های ایرانی تبار هستند که پس از حمله تازیان به ایران نخست به خراسان و سپس به منطقه گجرات درهندوستان کوچ کردند.

این قوم با تناسب جمعیت بسیار اندک خود نسبت به جمعیت عظیم هندوستان تا امروز توانسته است بزرگی خود را در آن کشور جلوه دهد و شخصیتهای مهمی را از جامعه خود به هندوستان و جهان ارایه کند .

از افراد متشخص این گروه ایرانی تبار می توان فیروز گاندی همسر نخست وزیرپیشین هند، ایندرا گاندی، که عضو اولین مجلس نمایندگان هندوستان نیز بود و فرزند وی نخست وزیر هندوستان "راجیو گاندی" را نام برد. همچنین پس از آیندومیتوان ازخواننده و نوازنده معروف جهان " فرخ بلسرا" با نام هنری " فردی مرکوری" (Freddie Mercury) را که از هنرمندانان مشهور نیم قرن اخیر جهان می باشدا نام برد.

تندیس فرخ بلسرا در سوییس

پدر فرخ (فردی) به عنوان تحویل دار دادگاه عالی انگلیس بود که برای کار به زنگبار مهاجرت کرده بود. فرخ در زنگبار به دنیا آمد. وی که از کودکی به موسیقی علاقه بسیاری داشت توانست در جوانی رهبری گروه معروف کویین (Queen) در انگلستان را بر عهده گیرد. وی در سال ۱۹۹۱ در ۴۵ سالگی بر اثر بیماری ایدز در گذشت و مراسم فوت وی در لندن بر اساس آیین زرتشت انجام گردید. از وی آهنگهای جهانی بسیاری بر جای مانده است. وی خالق آهنگ جاودانه "We will rock you - We are the champion" می باشد که این آهنگ به مانند سرود رسمی مسابقات ورزشی در سالنهای ورزشی دنیا به خصوص در آمریکا پخش می شود.

* آهنگ مذکور را می توانید در زیر ببینید.

http://www.youtube.com/watch?v=iikKzQwgBJc&feature=related

با سپاس

مزدک

مرجع مردمی و مبارز آیت الله العظمی بیات زنجانی بستری شدند.

امید است که برای حذف فیزیکی روحانی مبارز آیت الله العظمی بیات زنجانی برنامه ریزی نکرده باشند. آیت الله العظمی بیات زنجانی از مراجع تقلید شیعیان است که همواره در کنار مراجع دیگری چون منتظری، صانعی، موسوی اردبیلی و شبیری زنجانی جانب مردم در برابر دولت را گرفته است. در طول سالهای اخیر بسیاری از بزرگان منتقد نظام به صورتهای گوناگون از صحنه سیاست و اجتماع حذف گردیده اند. این حذفها به دو گونه صورت گرفته است. حذفهایی به صورت کنار گذاشتن سیاسی-اجتماعی مانند حذف آیات اعظام منتظری، موسوی اردبیلی و صانعی و آقایان دکتر پیمان و توسلی و.....

گونه دوم حذف فیزیکی می باشد که آن به دو نوع صورت گرفته یکی حذف فیزیکی به صورت کشتن افراد مانند حذف های سوال برانگیز دکتر چمران، مطهری، دکتر مفتح ، دکتر سامی و قدوسی. گروهی هم به صورتهای مرموز، با استفاده از مواد شیمیایی، که با بکارگیری داروهای پزشکی می باشد حذف گردیده اند. این روش در بسیاری از کشورها بکار گرفته شده است. از جمله قربانیان مشکوک این نوع حذف در ایران می توان به آقایان طالقانی، لاهوتی و احمد خمینی و..... اشاره کرد.















با آرزوی سلامتی و طول عمراین مرجع مبارز نستوه.

با سپاس
مزدک

من رضا، تو رضا، پدرم رضا و پدر بزرگم رضا، گور پدر نارضا

درد دل رضا پهلوی به احمدی نژاد:
ببین مش محمود انقدر گریه ناله وزاری نکن، من بی تاج و توهاج واج، با هم همدردیم. آره مش محمود حکایت از این قرار است:

ما هم خانوادگی از اولش "رضا" نبودیم.

پدر بزرگم سالیان دراز مهمتری اربابانش را کرد، این هم مدرکش، آماده در رکاب سفیرانگلیس مثل بچه حرف گوش کن.

تا بالاخره پس از ثبوت نوکری اش، آنها از وی "راضی" شدند واجازه دادند، درنتیجه ایشان "رضا" شد.

پدرم هم با زن اول و دومش که رفت مشهد، ولی هر چه سعی کرد "رضا" نشد

تا بالاخره با همکاری انگلیسها و اربابان با کودتایی انها را "راضی" کرد، واینبار که با مامانم رفت پیش امام رضا تازه انوقت پدرم توانست "رضا" بشه

ااین هم مدرک "رضا"یت ایشان
و مادرم هم که با او همراه بود "رضا" شد. می بخشی مش محمود من عربیم مثل تو خوب نیست ، تازه دارم یاد میگیرم که او "راضیه" شده بود.

تا جایی که ما اربابان را "راضی" نگهداشته بودیم ، خانوادگی خیلی "رضا" بودیم


پدرم که نگو، خیلی خیلی "رضا" بود


البته مردم "نارضا" بودند، که آن هم ما پدرمان فرمودند: "گور پدر نارضا"


من هم طبق این مرسوم رفتم مشهد که "رضا" شوم، والله دروغ چرا؟ اینهم عکس و مدرکش و شاهدم هم مامان جونمه.


ولی مش محمود، دست رو دلم نذار نمی دونم چه شد که در جشن تولدم پدرم با کله رفت توی کیک تولدم و تاج من از روی کیک افتاد. هنوز نفهمیدم دوستان پوست موز زیر پایش گذاشته بودند؟ یا "نارضا" ها هولش دادند؟ یا هر دو با هم. به هر حال اینها به من فرصت اینکه اربابان را "راضی" کنم تا من هم "رضا" شوم را ندادند.

حالا من بی تاج و توهاج واج در یک کشتی هستیم.... تا کی دوباره ما "رضا" شویم خدا می داند.

شباهتهای عجیب زندگی شهید دکتر فاطمی و چگوارا

با مروری گذرا بر تاریخچه زندگانی کوتاه «چگوارا» و «حسین فاطمی» ایندو مبارز ضد استعمار، استثمار و استبداد می بینیم که شباهتهای عجیبی در زندگی ایندو مرد تاریخی وجود دارد. با اینکه از ایندو از دو نقطه متفاوت جغرافیایی جهان با دو فرهنگ کاملا گوناگون می آیند، هر دو زندگی خود را در یک مسیر برای بهبودی و پیشرفت جامعه خود فدا نمودند. هرچند ایندو با ۹ سال تفاوت زمانی بدنیا آمدند - فاطمی ۱۹۱۹ و چگوارا ۱۹۲۸ - ولی هر دو در سنین یکسانی از زندگی خود شیوه ای مشابه داشته و به اهدافی بسیار مشابه دست یافتند. با مروری بر نگارشهای گوناگون پیرامون زندگانی ایندو در کتابهای خاطرات مختلف، موارد زیر بسیار جالب و گیرا می باشد:

تحصیلات

از هردو به عنوان انسانهای بسیار باهوش، با ذکاوت و مدبر یاد شده که از نوجوانی با پشتکار و بر اساس این اندیشه که در راه بهبودی زندگی مردمان خود می بایست تلاش کرد، پا به عرصه فعالیتهای اجتماعی گذاشتند.

هردو در حین مبارزات سیاسی-اجتماعی توانستند به درجات تحصیلی بالا نیز دست یابند. دکتر ارنستو چگوارا توانست مدرک دکترای پزشکی خود را در آرژانتین و دکتر حسین فاطمی دکترای حقوق خود را در فرانسه دریافت کرد.

دکترسید حسین فاطمی و دکتر ارنستو رافائل گوارا

مبارزات سیاسی بر علیه دولتهای دست نشانده

هردو در حدود سن ۳۰ سالگی به عنوان رهبران یک جنبش مردمی در مسیر مبارزه بر علیه دولتی دیکتاتور و وابسته به پیروزی رسیدند. چگوارا همراه با فیدل کاسترو و مبارزان دیگر موفق به سرنگونی دولت دیکتاتور و دست نشانده کوبا به سرکردگی «باتیستا» گردید و فاطمی همراه با مصدق و سایر مبارزان موفق به سرنگونی دولت دیکتاتور و دست نشانده «محمد رضا شاه» گردید. البته تلاش دولتهای استعماری برای سرنگونی دولت مردمی کوبا به رهبری چگوارا و کاسترو بی نتیجه ماند ولیکن متاسفانه این مهم در خصوص دولت مردمی مصدق و فاطمی عملی گردید.

رسیدن به مقامات رهبری دولت در سنین کم
هردو در ابتدای دهه سوم عمرشان توانستند به مقامات بالای مدیریت کشوری برسند. چگوارا پس از پیروزی مبارزات مردمی در کوبا به مقام وزارت صنایع و رییس بانک مرکزی کوبا رسید. دکتر فاطمی توانست در ۳۳ سالگی به مقام مشاور نخست وزیری دکتر مصدق و سپس به سمت وزیر امورخارجه ایران نائل گردد. وی با سن ۳۳ سالگی جوان ترین وزیر امور خارجه در تاریخ ایران می باشد.

هردو در مقام وزیر در حوادث مهم تاریخی به خوبی به دفاع از حقوق کشورشان در مجامع جهانی خوش درخشیدند. نطق تاثیرگذار چگوارا در سازمان ملل یکی از مهمترین سخنرانی های تاریخ این سازمان می باشد. دکتر فاطمی نیز همراه دکتر مصدق نخست وزیر ایران در امر مهم ملی کردن نفت - که یکی از وقایع بزرگ تاریخ ایران می باشد- نقش مهمی ایفا کرده است.

حضور در سازمان ملل برای دفاع از حقوق مردمشان

ابتکار در ملی کردن منابع و صنایع مردم

چگوارا و دکتر فاطمی هر دو از پایه گذاران ملی کردن منابع و تولیدات عمومی کشورشان بودند. بزرگ ترین تولید کوبا در زمان چگوارا شکر بود که سلطه کمپانی های استعماری بود و چگوارا توانست با گذراندن قوانین، این تولید را ملی اعلام کرده و تصاحب این تولید را برای شرکتهای خارجی ممنوع کرد. به همین صورت در ایران - که بزرگترین ثروت ملی آن نفت بود و تحت مالکیت شرکت نفت انگلیس و ایران بود- دکتر فاطمی ، مصدق و یارانش صنعت نفت را ملی کردند. دکتر مصدق در خاطرات خود از دکتر فاطمی به عنوان بنیانگذار فکری و اجرایی ملی کردن صنعت نفت ایران نام می برد.

شهادت در راه آزادی در سنین کم و به فرمان بیگانگان

هردوی این مردان بزرگ در مسیر آزادی ملل خود سختیهای فراوانی را تحمل نمودند و هردو به وسیله عوامل مزدور بیگانه و دخالت مستقیم دول استعماری به جوخه آتش سپرده شدند. چنانچه تاریخنگارده تصمیم گیری در مورد اعدام هردو این بزرگان خارج از محدوده تصمیم گیری دولتهای دست نشانده بوده. هردو در جوانی - فاطمی در ۳۵ و چگوارا در ۳۹ سالگی - در حالی که زخمهای زیادی در مسیر مبارزات خود در بدن داشتند با پیکرهایی نیمه جان تیرباران شدند.

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد

مزدک

درسی از تاریخ، روحانیون مراقب باشید مشاورین شما از چه قماشی هستند

گروه مشاورین آیت الله کاشانی:

۱- حاج حسین علم ۲- طاهر حاج رضایی (برادر طیب خان) ۳- شعبان بی مخ ۴- حسین مهدی قصاب ۵- طیب ۶- اکبر حاج رضایی ۷- سید اکبر خراط

آیت الله کاشانی به همراه آقای فلسفی واعظ معروف در حضور شعبان بی مخ.

در دو عکس فوق شعبان بی مخ و گروهش در حال فعالیتهای شدید انتخاباتی ! برای بازگرداندن شاه مشاهده می شود.

اعلیحضرت محمد رضا پهلوی! در حال مشاوره با مسول ستاد انتخاباتی! خود ، شعبان بی مخ.

وانتخابات امروز:

آقای نوری همدانی و برخی از روحانیون، آیا تاریخ را مرور کرده اید؟!

و این هم فعالیتهای انتخاباتی امروز!

با سپاس

مزدک

هشدار مهم به جند الله، PKK و «الاحواز» (ASMLA) ; تاریخ را تکرار نکنید

ادامه بقای رژیم «حجتیه» در تهران، وجود فعالیتهای مسلحانه است. در زمانه ای که مردم ایران یکصدا برای برقراری دموکراسی بر علیه رژیم حجتیه ای ، نماینده فرماسیون جهانی، برخاسته است و این جنبش منجر به آگاهی عمومی توده ملت به سمت دموکراسی شده و بازتابهای بین المللی مهمی داشته است، حرکتهای مسلحانه شما موجب کندی و نابودی این جنبش خواهد شد.از تاریخ بیاموزیم که گزینش شیوه های استراتژیک نامناسب جنگ مسلحانه توسط آقای مسعود رجوی، جوی را ایجاد نمود که بهانه ای بدست افکار حجتیه ای آنزمان داد که منجر به کشتار وسیع دهها هزار از جوانان این وطن که تنها گناهشان عشق به مردم ایران بود گردید، همچنین موجب سرنگونی رییس جمهور منتخب آنزمان آقای بنی صدر گردید.

اکنون که بسیاری از افراد این جنبش مردمی به رهبری رییس جمهور منتخب، مهندس موسوی، و شیخ اصلاحات آقای کروبی در اسارت و یا حبس خانگی می باشند، دادن هرگونه بهانه ای بدست رژیم کودتا که موجب صدمه آنها شود، ننگی تاریخی را بر پیشانی بانیان آن حک خواهد کرد.

می دانیم که اقلیتهای ایرانی از جمله هموطنان سنی مذهب، در زیر فشار هستند ولی این رژیم همانند رژیم سنی-وهابی طالبان در افغانستان که نه فقط تاجیکها، هزاره ها و شیعیان را بلکه سنی ها را نیز در بند کشیده بود، شیعیان را نیز به زیر شکنجه و کشتار برده است.

مگر نه اینکه بزرگترین مرجع تقلید شیعیان ایران و جهان ، آیت الله العظمی منتظری، برای سالیان دراز در بند این رژیم است ؟ و حتی اجازه رفتن به مسجد به منظور اقامه نماز عید فطر را هم ندارد.

مگر نه اینکه اکثر جوانانی که در جنبش سبز در کهریزکها و سایر شکنجه گاهها کشته شدند، شیعه بودند؟

در تاریخ تشیع کجا سراغ دارید که یک تازه از راه رسیده کم سواد مانند احمدی نژاد به یک مرجع تقلید شیعه ، مانند آیت الله العظمی صانعی، بی حرمتی نماید؟

این حرکات مسلحانه بر اساس انگیزه ، به سه گونه برآورد می شود.

۱- حرکات مسلحانه بدلیل فشارهای حکومت استبداد که در نهایت موجب بی طاقتی افراد یا اقشاری می شود که به این کار دست می زنند. (شیوه مبارزه مسلحانه کور). چنانچه افرادی دراین گروه قراردارند، می بایست برای احقاق حق همگانی با جنبش عظیم مردمی همراه شده و صبر پیشه دارند.

۲- دولتهای استعماری و بیگانه با خریدن سران برخی گروههای ناراضی، جوانان آنها را تحریک کرده تا به این حرکات دست بزنند. اگر جز گروه دوم هستند که با بوجود آوردن چنین جو کشتار، به دولت کودتا کمک می کنند که این همان خواسته دول استعماری است که موجب ماندگاری دولت نادان و ناکارآمد می شود

۳- خود دولت استبداد این گروهها را به وجود می آورد تا با مظلوم نمایی و برانگیختن حس وطن پرستی یا مذهبی عموم مردم، هواداران ملی و یا مذهبی جنبش را به سکوت وادارد و منفعل کند. در خصوص گروه سوم باید مردم با آگاهی خود این دسته را رسوانمایند.

تاریخ نشان داده است که حرکتهایی از جمله انفجار حرم امام رضا ، بمب گذاری ها در محلات عمومی در اهواز و سایر شهرها و کشتار سربازان وظیفه همواره موجب کندی حرکت اصلاح طلبانه ملت گردیده و مورد سوء استفاده رژیم حجتیه ای قرار گرفته است.

همه اقوام ایرانی می بایست در راستای راهنمایی های رییس جمهور منتخب آذری تبار مهندس موسوی و آقای کروبی از دیار لرستان، هم پیمان به سوی دموکراسی پیش برویم.

با سپاس

مزدک

نه اقای کروبی بلکه روحانیون درباری مانند اقای نوری همدانی توبه کرده و به مردم رجوع کنید

ان گروه از روحانیون مانند اقای نوری همدانی (مرجع تقلید!) که میفرمایند رهبران جنبش مانند اقای کروبی باید توبه کنند تاریخ را خوب نخوانده اند.
اقای نوری همدانی شما آگاه هستید که مراجع تقلید عملا مرجعیت خود را از مردم می گیرند و مرجعیت بدون رجوع مردم بی معناست. در طول تاریخ نشان داده شده است که مراجعی که پشتوانه مردمی داشته و در راه حق و آزادی ملت قدم برداشته اند نامشان جاودانه گشته و روحانیونی که جانب حکومتهای استبدادی را گرفته اند نامشان به زباله دان تاریخ پیوسته و دیگر یادی از آنان نیست و اگر هم یادی باشد همراه با لعن است.

حافظه زیادی نمی خواهد و شما نیز سن تان قد می دهد که به یاد آورید از روحانیون درباری دوران شاه هیچ نامی باقی نمانده است در حالی که نام آیت الله های مبارز همانند غفاری، سعیدی، طالقانی، لاهوتی، منتظری و صانعی جاودانه مانده و خواهد ماند . شما نیز با گرفتن جانب دربار معاویه ها(حجتیه های امروز) و رها کردن حق و حقیقت راه زباله دان تاریخ را در پیش گرفته اید. اقای نوری همدانی توبه کنید و به امت بازگردید.

آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو

بر درگه او شهان نهادندی رو

دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای

بنشسته همی گفت که کو کو کو کو

با سپاس

مزدک

قدر دانی ایرانیان از هموطنان ارمنی تبار

ایرانیان همواره ازهموطنان اقلیت خود بخصوص هموطنان ارمنی تقدیر نموده اند. با نگاهی به تاریخ ایران می توان دید که کارهای یک عده نابخرد نسبت به هموطنان اقلیت را نمی توان به حساب تمام مردم ایران گذاشت. نمونه هایی از ارج نهادن ایرانیان به این هموطنان اقلیت را که در خاطرم می باشد را به عرض می رسانم:

به منظور سپاسگذاری از الله وردی خان سردار ارمنی تبار گرجستانی، مردم ایران چه کردند؟ این سردار رشید و فرزندش امامقلی خان در دوران صفویان فتوحات بسیاری انجام دادند از آن دست می توان به فتح لارستان بدست الله وردی خان اشاره نمود. در ازای خدماتشان ایشان به سپهداری کل سپاه ایران در دوران صفوی نایل آمدند، بدون در نظر گرفتن اقلیت بودن ایشان.

پل سی و سه پل در اصفهان (پایتخت آنزمان) که از شاهکارهای بی همتای آنزمان است، به نام ایشان نامیده شد. در دوره صفویه، مراسم جشن آبریزان یا آب پاشان ارامنه در کنار این پل برگزار می شد که در این روز بدستور شاه عباس تمام راهها و پلهای منتهی به منطقه چهارباغ برای ادای این مراسم بسته می شد. همچنین ارامنه منطقه جلفای اصفهان در ۶ ژانویه هر سال مراسم «خاج شویان» خود را در محدوده همین پل برگزار می کردند.

ایشان در مقدس ترین مکان مذهبی ایران ، حرم امام هشتم شیعیان، دفن گردیده و گنبد الله وردی خان در این حرم به نام ایشان شناخته شده است که این امتیاز و ارجحیت به بسیاری از علما و بزرگان شیعه نیز داده نشده است.

امامقلی خان، سردار رشید ایران، فاتح بندر عباس، جزیره قشم و جزیره هرمز یکی دیگر از افتخارات ایرانیان است که تندیس ایشان در جزیره قشم پار برجاست و مایه افتخار است. در مرودشت هنوز اثاری به نام این بزرگان ماندگار است.

یپرم خان سردار بزرگ مشروطه که دوشادوش مجاهدان با سپاه محمد علی شاه مستبد جنگید، هیچگاه از خاطر آزادیخواهان ایران نخواهد رفت. در ازای زحمات این سردار ارمنی تبار، وی به ریاست نظمیه - شهربانی- در دوران انقلاب مشروطه انتصاب شد. عده ای جاهل مانند احمدی نژادها اعدام شیخ فضل الله نوری مشروعه خواه را به گردن وی می اندازند در حالی که از دیدگاه مورخین و مردم آزاده ایران این ادعا صحت ندارد و ایشان یک سردار نظامی بوده و معروف است که ایشان هیچگاه در سیاست دخالت نمی کرد. نام ایشان جز سرداران ملی ایران ثبت گردیده است.

از کارو ،شاعر بزرگ معاصر، و اندیشمندان دیگر ارامنه مانند او نیازی به گفتن نیست که مرگ او عزای عموم اندیشمندان ما بود.

تاریخ را بنگرید و گفتار و کردار یک عده نابخرد و نمک نشناس که ملت ایران نیز از آنان روی گردانند را به پای عموم ملت ایران نگذارید.

با سپاس

مزدک

در صورت صحت شایعه خبر درگذشت آقای خامنه ای، اقدام آنی جنبش سبز چه می بود؟

طی روزهای گذشته اخبار مختلفی در خصوص وضعیت جمسی رهبر ایران از خبرگزاری های مختلف پخش گردید که به نظر می رسد منبع واحد این اخبار آقای مایکل لدین، که به ضد ایرانی بودن شهرت دارد، باشد.

می دانیم که هر انسانی فانی است و به قول شاعر:

زین کاروانسرا بسیار کاروان گذشت..... ناچار کاروان شما نیز بگذرد

و کاروان , ولی فقیه نیز روزی خواهد گذشت.

پس از این همه هیاهو در این مورد، این سوال پیش می آید که رهبران جنبش مردمی سبز ایران، که اندیشمندانی را نیز شامل می شوند، برای اولین حرکتها و عکس العملها به این حادثه چه در نظر داشتند یا دارند؟

این شایعه معیار محک خوبی بود برای سنجش این عکس العمل از سوی جنبش سبز و هشدار بزرگی بود تا از آن بیاموزیم و آماده باشیم. ساده اندیشی است که فکر کنیم با درگذشت یک نفر این جنبش به پیروزی خواهد رسید. سپاه و بسیج و گردانندگان اصلی آنها، لژهای نوین فرماسیون در داخل ایران (که طی سی سال گذشته جایگزین لژهای دوران پهلوی شده اند) از جمله لژ حجتیه، لژ صهیونیست ایرانی و لژ روحانیون، به هیچ وجه بیکار نخواهند نشست.

اگر اوضاع نابسامان شود این لژهای قدرت، چند مهره بی ارزش مانند احمدی نژاد و مرتضوی را قربانی کرده و به وسیله سپاه و بسیج جایگزین غیردموکراتیک دیگری را به ملت ایران تحمیل می نمایند. به همین جهت پیشنهاد زیر از نظر مزدک برای بحث و تبادل نظر و پرورش این ایده ارایه می گردد. این ایده می بایست به عنوان پایه ای برای اولین حرکتها پس از حادثه ای از نوع فوت ولی فقیه قرار گیرد و به سرعت توسط رهبران جنبش بکار گرفته شود.

۱- تشکیل "شورای مراجع" تقلید به رهبری آیات عظما: حسین علی منتظری، یوسف صانعی، بیات زنجانی، موسوی اردبیلی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و علی سیستانی ................
و عضویت علما آیات : طاهری، دستغیب، موسوی تبریزی، جوادی آملی، محمود امجد، امینی، فیض گیلانی، جواد شهرستانی ، استادی ...............

۲- نگهداری کامل بدنه نیروهای سپاه، بسیج و نیروهای نظامی و انتخاب رهبران نظامی جدید و مردمی از سوی شورای مراجع.

۳- اجرای بند ۱۰۹ و ۱۱۱ قانون اساسی

۴- برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری زیر نظر " شورای مراجع".

حزب هوادار «عدالت اقتصادی» در انتخابات نخست وزیری یونان پیروز شد

اکنون نوبت مردم ایران است که به فساد اقتصادی در ایران «نه» بگویند.

حزب طرافدار «جرج پاپاندرو» پس از سالیان دراز فساد اقتصادی در یونان، به پیروزی چشمگیری بر فساد نظام سرمایه در یونان دست یافت. در سالهای اخیر پیروزی پی در پی احزاب گوناگون طرفدار «عدالت اقتصادی» در قاره آمریکا و اروپا رو به رشد بوده است و این نوید می دهد که جهانیان به این سمت و سو گرویده اند. اکنون زمانی است که ملت آزادیخواه ایران می بایست همچون همیشه که سردمدار حرکتهای مردمی و عدالتخواهانه در منطقه بوده است اینبار نیز به رهبری رییس جمهور موسوی به مبارزه با فساد اقتصادی در ایران برخیزد. لازم به ذکر است که جرج پاپاندرو، سالیانی پیش نخست وزیری کشور یونان را بر عهده داشت و مردم پس از سالیان فساد اقتصادی مجددا به وی گرویدند. این حرکت تشابه نزدیکی دارد به بازگشت ملت ایران به نخست وزیر مردمی و انتخاب وی به منظور مبارزه با فساد اقتصادی مسلط بر حکومت ایران.

مردم ایران با داشتن سابقه اسلامی و تاسی از منش و روش زندگی امام علی و رویکرد عدالتخواهانه وی در مسایل اقتصادی و اجتماعی، می توانند با حرکتی خروشان همراه با تعقل و خردگرایی به نظام سرمایه به رهبری فراماسیون بین الملل در ایران پایان دهند.

دولت کودتای احمدی نژاد با عوامل دست نشانده بیگانه مانند «علی اصغر اولادی مسلمان»، «مهدوی کنی»، «علی اکبر ولایتی»، «ناطق نوری»، «خاندان لاریجانی»، «مصباح یزدی» و ... منبع شیوع تمامی فسادهای اقتصادی، رشوه خواری، رانت خواری و فحشا در جامعه ایران می باشد.

دست به دست هم دهیم تا ریشه این فساد را بخشکانیم.

با سپاس

مزدک

دالای لامای پانزدهم رویت شد! ایشان به فارسی نیز سخن میفرمایند

این دالای لاما در سن ۲ سالگی به زبانهای فارسی، چینی (مندرین) و انگلیسی صحبت می کند! منتظر ویدیو سخنرانیهای حضرت ایشان در پستهای آینده باشید.بودیستهای پیرو دالای لاما ها در تبت و نواحی شمال هند که مجاور استان خراستان بزرگ ایران زمین بوده، پراکنده میزیسته که اکنون در تبت تمرکز دارند. بر طبق سنت مذهبی بودایی دالای لامای ها در کودکی رویت شده و برای حفاظت از گزند دشمنان در مکانی نا اشکار پرورش داده خواهند شد.

ورود بازرسان اتمی ! روشنفکران ایران مجددا در حال بازی خوردن توسط غرب هستند!

بر اساس دو حرکت اخیر دولت حجتیه وابسته به فراماسیون جهانی در تهران:

۱- گسیل وزیر امور خارجه دولت کودتا اقای متکی برای پابوسی به واشنگتن

۲- سازش کاری بی سابقه نماینده احمدی نژاد در ژنو اقای جلیلی بر سر میز مذاکرات هسته ای

متوجه می شویم که غرب در حال به غارت بردن تمامی ثمرات حاصله از مبارزات چندین ماهه ضد دیکتاتوری مردم آزادیخواه ایران می باشد.

به گفته خبرگزاری العربیه، وزیر امور خارجه دولت کودتا که به بهانه سرکشی به دفتر حافظ منافع ایران در امریکا به واشنگتن فرستاده شده بود با دو نماینده از کنگره آمریکا ملاقات نموده است. هرچند دولت کودتا این مذاکرات را انکار نمود، ولی موضوع این است که دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن که فقط مخصوص انجام امور کنسولی ایرانیان مقیم امریکا می باشد، نیازی به سرکشی این چنینی آن هم در چنین سطح بالایی و در چنین زمان حساس تاریخی نداشت و به نظر می رسد این سفر به منظور پابوسی اربابان آمریکایی احمدی نژاد بوده است.

همچنین در ژنو، نماینده دولت کودتا، آقای جلیلی بر سر مذاکرات هسته ای و بر خلاف شعارهای تو خالی و مردم فریب احمدی نژاد، به تمام خواسته های گروه ۵+۱ از موضعی بسیار ضعیف تن داد. توجه داشته باشید که در توافقات دولت خاین پذیرفت که نه فقط اورانیوم مورد نیاز ایران در خارج از ایران غنی گردد بلکه اورانیومی که تا کنون در ایران غنی سازی شده است را نیز جهت غنی سازی تا سطح خلوص مورد نیاز به خارج بفرستد این یعنی پذیرفته اند که غنی سازی به طور کامل در ایران تعطیل شود اما سردمداران رژیم نمی خواهند این خیانت بدین روشنی به مردم ایران اطلاع داده شود.
حال قضاوت کنید که دولت احمدی نژاد دست در دست صهیونیسم و غرب دارد یا جوانان آزادیخواه جنبش سبز ایران.

حال نوبت ما مردم ایران است که از خود سوال کنیم که کجا هستند آن دولتهای غربی که در بهبوهه اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات دربهای سفارتخانه های خود را به روی مردم گشوده و برای مداوای زخمی ها اعلام آمادگی نموده اند؟

کجا هستند دولتهایی که به فعالان تحت تعقیب در مبارزات جنبش سبز، وعده های پناهندگی و ویزا می دادند؟

در تاریخ ایران این چندمین بار است که بیگانگان با مانورهای سیاسی از جنبشهای آزادیخواهانه مردم ما سوء استفاده می نمایند که نمونه های بارز آن همانا سرنگونی دولت منتخب نخست وزیر مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۲۲و دگر بارحذف فیزیکی و کنار گذاشتن نیروهای راستین انقلابی مانند آیت الله طالقانی وآیت الله منتظری در دهه نخست انقلاب ۵۷ می باشد. اینجاست که ضرورت مطالعه حوادث تاریخی از این دست برای جوانان ایران روشن می شود و همچنین مرور آن برای روشنفکران و سردمداران این جنبش توصیه می گردد.

جنبش سبز ما می بایست با هوشیاری تمام و بدون تاثیرپذیری از این دلالی های سیاسی بین دول استعماری غرب و دولت واپسگرای حجتیه ای غالب بر ایران، به مبارازت خود ادامه دهد.

با سپاس

مزدک